فــــــــــــــــــــــــریاد

این روزها چون کوهی که خیال ایستادن و باور سکون در دلش جاریست ...می مانم و همه گلهای زیبای این آبادی را برگ برگ میکنم و به هوایت میسپارم . قانع تر از پیش برگی از روزگار را در جیب رسوایی فرومیکنم و سرگیجه امانم را می برد . به زمین نه ..به آسمان میخورم و جیغی که حنجره ی احساسم را با ته مانده ای غرور پاره پاره میکند و من اینبار چون قطره ای فرود می آیم به زمینی شور و لایزرع و چقدر میلرزد باورم و همان کوه که ساعتی پیش روی پاهایش ایستاده بود خاک میشود در باران گمانه های دروغ...به کم قانعم کردند و به فلوسی فروختم دنیا را و حالا مزرعه ی دل را حشره های گرسنه به تاراج میبرند و فریاد و فریاد...

وباز هم ناقوسی در گوش زمان و دعوت به ایستادن و پاهایی افلیج و برگی از روزگار که قیمتی ندارد .. دیگر نه از غرور خبریست .. نه کوهی به چشم میخورد که برای دیدنش تا انتها سری به آسمان ....

هوای باران ...عجیب بارانیست و غوطه ور در شبح زندگی .انگار نفس را بالاجبار باید لاجرعه سرکشید و دم نزد . باران باران باران و باز هم باران که آفتاب. رنگین کمانش را دزدید و به رعد آلوده اش کرد .

[ یک

خوبیه دنیا فقط توی اینه که آخرش همه میرن چه خوب چه بد / چه پولدار چه فقیر / چه سرشناس چه ناشناس/ ولی خدا کنه لااقل چیز خوبی ازمون به یادگار بمونه که بگن حیف که مرد/ قابل توجه اونایی که فکر می کنن همیشه زنده هستن و بر مسند قدرت

آنچه ویرانمان می کند روزگار نیست بلکه حوصله کوچک و آرزوهای بزرگ است

“خبرفوری خبرفوری
میگن دنیا خیلی قشنگ شده ولی هر چی گشتم پیدا نکردم اگه شما قشنگیشو دیدین بگین منم ببینم

(1)سلام

(2)قیمت ها گران نیستند

(3)نظرخصوصی ممنوع

(4)توهین ممنوع

(5)باتبادل لینک ولگو هم مشگلی ندارم

(6)کپی بدون ذکر منبع ممنوع